فیاض زاهد

 

سال آینده ترکیبی از تهدیدها و فرصت هاست؛ تهدیدها عبارت اســت ازمشکلات اقتصادی، نارضایتی های اجتماعی، انباشت مطالبات معیشــتی و ناکامی های بین المللی ناشــی از پرونده هسته ای ایران و مسئله استمرار در حمایت از روسیه در جنگ اوکرایــن.

 

 

 

 

 

فرصت هــا نیز عبارتند از نمای مثبتی که می تواند در نتیجه بازگشــایی روابط ایران و عربســتان شکل بگیرد به این معنا که همکاری های سیاســی میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس افزایش پیدا خواهد کرد و از این وضعیت شکننده امنیتی جدا و با نظام بین الملل وارد همکاری خواهیم شد.

 

معنای دیگرش آن است که روابط ایران با دولت اردن بهتر خواهد شد.

 

در رابطه با اســرائیل نیز همکاری های ایران و عربستان بسیار کلیدی اســت.

 

بنده در ســال گذشته تاکید کردم که استراتژی اصلی ایران باید ارتباط با عربســتان و تلاش برای یک پیوند استراتژیک با کشورهای عربی باشد.

 

اگر رابطه ایران با کشورهای مسلمان منطقه و خصوصا عربستان افزایش پیدا کند استراتژی اسرائیل در ارتباط با کشورهای عربی دچار بحران خواهد شد.

 

نکته مهم دیگر آن اســت که اگر قرار اســت ایران به یک طرح جامــع بین المللی درخصوص برجام یا چیزی کمتر از برجام اما در بردارنده برخی از ممیزات تامین کننده منافع حداکثری ایران و منافع حداقلی غرب (حداقلی به این معنا که آن امتیازاتی که بر اساس معاهدات سال ۲۰۱۵ در دست داریم از دست بدهیم) نه برجام امروز برای آمریکا مضر است و نه برای ایران، وضعیت ایده آل نیســت.

 

به نظر می رســد طرفین خود را برای مذاکرات «کمترین برای کمترین» آماده می کنند، این موضوع تهدیدهای امنیتی و نظامی را از ایران دور می کند؛ از طرفی به اروپا که تورم گســترده ای را تجربه می کند و نگرانی هایی ناشــی از جنگ اوکراین را دارد و آمریکا که علاقه مند اســت کار مثبتی را در زمان ریاست جمهوری بایدن انجام دهد، همه این ها می تواند طرفین را وادار به یک توافق» کم در برابر کم» کند.

 

آن کم در برابر کم هم بدون حل شدن مسائل منطقه ای ایران و عربستان به نظر کمی بعید می آمد.

 

از سویی مداخله چین در حل و فصل منازعه ایران و عربستان نشان می دهد که این کشور برای خود در تحولات خاورمیانه نقش ویژه ای قائل است.

 

به نظر می آید که یک انتقال قدرت در حال صورت گرفتن است، آمریکایی ها علاقه کمتری به تداوم حضور در خاورمیانه در ۵۰ ســال آینده دارند و معنایش آن است که برای آمریکایی ها حوزه آسیا و چین از اهمیت برخوردار اســت و مثل بازی شــطرنج می ماند.

 

وقتی آن ها مهره خود را به سمت چین حرکت می دهند چینی ها مهره خود را جای آمریکا می گذارند و این به این معناست که چینی ها نمی خواهند اجازه دهند آمریکایی ها همه وزن خود را در حوزه آسیا بیندازند.

 

چینی ها ضمن این که می خواهند روابط سیاسی امنیتــی بــا ایران را داشــته باشــند در تامین انــرژی و منافع اقتصادی شــان دنبال بازارهای مهم تر از ایران می گردند و این بازار می تواند عربســتان باشــد.

 

مجموعه این ها به ایران یک فرصــت می دهد اگر بتوانــد به یک چارچوب منطقی در حوزه جذب سرمایه گذاری خارجی و کاهش تنش در مسائل بین المللی و منطقه ای توفیق پیدا کند، می تواند بر بخشــی از نارضایتی سیاسی ناشی از جنبش مهسا هم غلبه کند ولی اگر ایران نتواند مسئله کارآمدی و اعتماد عمومی و مسئله اغناء را در نزد افکار عمومی حل کند، به نظر می آید که در ۵ ســال آینده حکومت ایران شاهد بحران های خرد کننده تری خواهد بود.

 

بعید می دانم مقامات ایران نسبت به این موضوع آگاهی دقیق نداشته باشند.

 

مجموعه تحلیل شــطرنج صحنه سیاســی ایران در سال آینده ترکیبی است از آنچه که گفته شد.

 

 

«روزنامه نقش اقتصاد - 27 اسفند 1401»

   تاریخ ثبت: 1401/12/26     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |