دکتر محمد رسولى

 

شاید گزاف نباشد اگر بگوییم مشکلات اقتصادى که در ایران وجود دارد، ریشه و قدمت در دویست ســال گذشته دارد.

 

 

 

 

 

 

برخى کارها و امور زیر بنایى کــه در قرن هجدهم میــلادى، همزمان با ورود جهان به عصر نوین فن آورى، باید در ایران انجام مى شــد، صورت نگرفته است.

 

از دیگر سو، وجود امکانــات فــراوان خدادادى براى ایران و ایرانیان، ســبب شــد که ضعف مدیریت هــا و کم کارى ها و ندانم کارى ها در زمان کوتاه، اثر خود را بر روى زندگى مردم نشان ندهد.

 

با این همه توانمندى هاى ذاتى و خدادادى ایران، سبب پوشــش کم کارى ها و ندانم کارى ها تا حد زیادى شد. روحیه مقاوم ملت کهنســال ایران همراه با صبورى و بردبارى آمیخته با نجابت آنان نیز که داراى خو و عادت وفق دادن خود با هر شرایطى، نیز سبب عادى شدن برخى کاستى ها شد و این گونه بود که امروزه برخى مشکلات جامعه، ریشه در نوع عملکرد ما در دویست سال پیش دارد.

 

البته بدیهى است بعد ها هر چه جلوتر آمدیم، این مشــکلات بیشتر خود را نشان داد.

 

به ویژه در پنجاه سال اخیر که موضوعات ریشه اى اقتصاد ما را بهتر مى توان در آن رصد نمود، نمایان تر است.

 

در این سلسله نوشتارها، به بررسى مشکلات اقتصادى کشور ایران، با بیان علمى و زبان ســاده مى پردازیم.

 

شــاید بهتر باشد اینجا ابتدا اشاره اى به مشکلات موجود داشته باشیم که اصولا فهرست وار چه مسائلى را به عنوان مشکلات اقتصادى کشور مى توان احصا نمود.

 

بى گمان لیست کردن آن ها طولانى خواهد بود و از طرفى ذکر همه مشــکلات نیاز نیست.

 

چون اقتصاد به گونه اى است که مشکلات عمده و اصلى سبب و مولد دیگر مشــکلات اقتصادى مى گردد.

 

بنابراین براى اینکه حوصله خواننده گرامى هم سر نرود، به اهم عناوین مشکلات موجود اقتصادى، اشاره مى کنیم:

 

 

تورم:

 

بى گمان این مســئله اى اســت که هر شهروند ایرانى با آن برخورد داشــته و لذا مردم هم اگر بخواهند از معضلات اقتصادى حاکم بر جامعه ســخن بگویند، تورم یکى از اصلى ترین آن هــا خواهد بود.

 

تورم در یک تعریف ساده و کوتاه همان است که عموما به معنى افزایش غیرمتناسب سطح عمومى قیمت ها گفته مى شود.

 

تورم، روند افزاینده و نامنظم افزایش قیمت ها، در اقتصاد است.

 

تورم چنان تأثیر منفى و مستقیم بر زندگى مردم دارد که از آن به عنوان مالیات غیرمستقیم نام برده مى شود.

 

عیب بزرگ این نوع مالیات! در آن است که بیشترین هزینه آن بر دوش مستضعفین و نیازمنــدان قرار مى گیرد.

 

حتى برخى ها در تعریفى افراط گرایانه، تورم را اخذ مالیات غیرمســتقیم از تهیدســتان به سود مرفهین و ثروتمندان دانســته اند!

انواع تورم وجود دارد و بحث گسترده اى دارد که در اینجا به آن وارد نمى شویم.

 

اما چیزى که باید در اینجا افزود، این است که گاهى تورم با رکود همراه مى شــود.

 

رکود خود یکى از مشــکلات اصلى اقتصاد مى تواند باشــد و چنان که در حال حاضر، جامعه ما نیز تا حدى با آن هم مواجه اســت.

اما پیوند بین تورم و رکود، درد بزرگترى اســت.

 

گاهى این دو بلا به هم مى رســند و دست در دســت هم، زندگى را بر مردم سخت مى کنند و از اتحاد این دو بلا، بیمارى جدیدى در اقتصاد به نام «تورم، توأم با رکود» ایجاد مى شــود.

 

 

رکود:

 

رکود یعنى آن که در بازار مشترى نباشد و کالا بــه فروش نرود.

 

چنین وضعیتى آثار ناگوار متعددى دارد.

 

از جمله اینکه سبب مى شود، تولید کالا کاهش یافته یا به کلى متوقف شود.

 

توقف تولید یعنى تعطیلى کارگاه ها و کارخانه ها و مراکز کارى. تعطیلى کارگاه ها، یعنى بیکار شدن کارکنان واحد هاى تولیدى و بیکارى، مساوى است با بى درآمدى یا کم درآمدى. و این سیر قهقرایى ادامه دارد.

 

حالا شــما تصور فرمایید که چنین وضعیتى ناشــى از رکود اســت و در عین حال تورم هم وجود دارد.

 

البته باید توجه داشــت که هر کســادى را رکود نمى گویند و بین کســادى بازار با رکود تفاوت فاحش و مهم وجود دارد.

 

گرچه کسادى مى تواند و ممکن است، مقدمه پیدایش رکود باشد، اما کســادى رکود نیست.

 

چون اکنون فقط درصدد برشمردن مشکلات اقتصادى هســتیم، فعلا بیش از این، وارد مباحث ماهوى مربوط به رکود نمى شویم و در این مرحله از گفتار، به همین میزان آشنایى با رکود، اکتفا مى کنیم تا بعد ها در ادامه نوشتار، دو باره به سراغ رکود برویم.

 

فقدان زیر ساخت هاى لازم و کافى تولیدى و خدماتى، از دیگر مشکلات مهم در این بحث اســت.

 

بدیهى است، تولید نیاز به اسباب و وسایل لازم آن دارد.

 

در این روزگار که فن آورى هاى پیشرفته و نوین در تولید به کار گرفته مى شوند، اگر جامعه اى حتى در حمل و نقل و رساندن مواد اولیه به کارگاه ها و نیز در موارد این چنینى دچار مشکل باشد، تاثیر سوء مستقیم بــر تولید و اقتصاد مى گذارد و آثار منفــى آن یکى از علل گرفتارى هاى اقتصادى مى شــود.

 

در ادامه نوشــتار، این قسمت را بیشتر و به قدر کافى توضیح خواهم داد.

 

 

تأثیر نرخ ارز و نوســان هاى آن بر اقتصاد ما، از دیگر مشــکلات اقتصادى است؛ حتى بیم از عدم ثبات آن و یا جو روانى ناشى از اینکه قیمت ارز متغیر خواهد بود و ثابت نخواهد ماند، تبعات ویرانگرى دارد.

 

بحث ارز و ساختار آن و سازمان و سامان دهى آن را که به جهت اهمیتى دارد، به طور مشروح مورد بررسى قرار خواهیم داد.

 

اما چیزى که نقدا باید گفت، اینکه ارز و مسائل جانبى آن، به ویژه نوسان قیمت آن و شیوه توزیع و تدبیر و اداره آن، از جمله معضلات اقتصادى ما مى باشــد.

 

به ویژه که مى دانیم به دلیل پیوســتگى کالاها با یکدیگر و ارتباط مشاغل با هم، سبب نقش آفرینى ارز در کالا هاى به ظاهر غیرمرتبط با ارز هم مى گردد.

 

در پایــان این گفتار، ضعــف مدیریت، تراکم قوانین و در عین حال، نبود قوانین مناسب، زیاده خواهى و گاهى آز و انحصارطلبى، دخالت دولت در بازار به طور غیرکارشناسى، از دیگر مشکلات اقتصادى است که به آن ها به طور مستقل خواهیم پرداخت.

 

در نوشتار حاضر، فقط رئوس مشکلات اصلى اقتصادى کشور ذکر شد که اگر این ها حل شود، مشکل اقتصادى ما تا حد بسیار زیاد، حل خواهد شد.

 

در مطالب بعدى، یکایک مشکلات ذکرشده را مورد بررسى و تحلیل قرار خواهیم داد.

 

 

«روزنامه آسیا - 11 آذر 1402 »

   تاریخ ثبت: 1402/09/11     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |