علــی اکبر نیکو اقبال استاد اقتصاد دانشگاه تهران مطرح کرد؛
به نظر من لایحه جدید تجارت، تســهیل شــرایط تجارت نیست بلکه قانون ضد تجارت است.
بعضی مواقع قانون نباشد بهتر از یک قانون بد است.
یک قانون بد جلوی کارها را می گیرد، دردســرهای جدید ایجاد می کند.
این لایحه هم بسیار طولانی است و هم بســیار مبهم، برای فهم آن باید شــرکت حقوقی استخدام کرد، بدرد تجار نمی خورد.
هــر قانونی با توجــه به گذر زمان نیاز به اصلاحاتــی دارد.
قانون تجارت ایران نیز که عمری نزدیک به یک قرن دارد مستثنی نیست.
فرآیند اصلاح این قانون از دودهه قبل آغاز شــد و در نهایت در ۱۳۴۳ ماده لایحه جدید تجارت توسط مجلس شورای اســلامی تصویب و برای بررسی به شورای نگبان ارســال شــد.
تعداد مواد لایحه جدید تجارت بیش از ۲ برابر قانون قبلی تجارت اســت که کارشناسان معتقدند همین تعداد بالای مواد موجب دخالت های بی موردی در عرصه حقوقی و اقتصادی شــده است.
در این باره علی اکبر نیکو اقبال، عضو هیأت علمی دانشــکده اقتصاد دانشــگاه تهران توضیحاتی را در گفت و گویی ارائه داد.
قانون بد، موجب اطاله دادرسی می شود
علی اکبر نیکو اقبال، استاد اقتصاد دانشگاه تهران تعداد بالای مواد لایحه جدید تجارت را ایرادی مهم دانست: لایحه جدید تجارت مفصل، طولانی است و اساسا این تعداد زیاد عجیب و غریب زیاد است.
به نظر من که این قانون ضد تجارت است؛ چون قانون تجارت به این معنا است که به راحتی مســائل چه پولی_مالی، چه مبادلات را در اسرع وقت به اتمام برساند.
اگر قرار باشــد که کسی شکایتی داشته باشــد و این شکایت ۵ سال در دادگاه طول بکشــد که تاجر ورشکست می شود.
به نظرم این قانون تجارت نبود.
این اســتاد دانشــگاه تهران از اطاله دادرسی گفت: یک موضوع ساده را وکلای زبردســت می توانند چندین دهه طولش بدهند، وای به حال چنین قانونــی که این همه ریزه کاری های عجیــب و غریب دارد.
مگر همه چیز باید با قوانین حل و فصل شــود.
شــما یک مجازات درست بگذارید.
وقتی مبالغ بســیار هنگفت به سرانجام نمی رســد، این قانون تجارت چه کمکی می خواهد کند.
در نتیجه حتی در تجارت معمولی و جزئی بین شــرکت های کوچک کافی اســت یک نفر سوءنیت داشته باشد و در جریانی که ناصواب باشــد، ســودی ببرد.
طرف مقابل برای اینکه به حقش برســد باید ۵ سال بدود خب معلوم است از حقش می گذرد، ارزش ندارد دنبال این کار برود.
چطور چنین قانونی تصویب شد؟
نیکــو اقبال لایحه جدید تجارت را موجب ناامیدی دانســت: من تعجب کردم که این همه افراد فهیم، برجســته و خوب در مجلس هستند چطوری می شــود کــه چنین چیزی را تصویــب کرد.
این جریــان انقدر طولانی و مفصل اســت که بیشــتر ناامیدی ایجاد می کند.
من این را نپسندیدم ولی من اقتصاددان هســتم.
منتظرم ببینم که حقوقدان ها چه می گویند.
چرا این به تصویب رســیده اســت.
در جامعه ای که اصلا قانون هم وجود نداشــته باشــد عقل سلیم بین ۲ نفر تصمیم گیری و نهایت یکی را محکوم می کند.
احتیاج به این قوانین ندارد.
عقل ســلیم مبنای معاملات و تجارت اســت.
راســتی و درستی مبنای کار اســت.
این موارد هم ۱۰ الی ۲۰ تا نبود.
سر به فلک می کشید.
برای فهم لایحه جدید باید یک شــرکت حقوقی استخدام کرد این اقتصاددان از اســتفاده کردن از نظرات حقوقدان ها و اساتید دانشگاه گفت: فهمیدنش یک داســتان عجیب و غریب چند ســاله است؛ وای به حــال اینکه کمی هم عریض و طویل باشــد.
باید قبل از اینکه به تصویب برســد مورد توجه حقوقدانان قرار گرفته می شــد.
اســاتید دانشگاه داریم.
ببینیم نظراتشان چه بود.
از آن ها اســتفاده می کردند.
از همه مهم تر اینکه باید کوتاه باشــد، نه به عجیب و غریبی لایحه جدید تجارت! یک شــرکت حقوقی را باید اســتخدام کنــد.
برایش توضیح دهند تاجــر چه می گوید و نمی گوید؛ چکار باید کــرد و نباید کرد.
به نظرم قانون تجارت برای مبنای حرکت تجار بودن یک چیز بسیار ساده و اولیه باشد.
در لایحه جدید تجارت، تجدید نظر شود
نیکو اقبال: به نظر من این قانون تســهیل تجارت نیست بلکه قانون ضد تجارت اســت.
تجارت باید بحث بسیار ساده باشد. معامله ای انجام می دهد.
قراردادی بین طرفین بسته می شود.
باید به اجرا گذاشته شود؛ ولی این طور کــه می بینم تمام این واردکننــدگان و صادرکنندگان کوچک و بزرگ باید شــرکتی را به اســتخدام خودشــان در بیاورند یا وکیلی بگیرند که بگویند این کار را کن، این کار را نکن؛ چون مثال اینجا مخالف قانون اســت.
این دردســرهای تجارت را خیلی بالا می بــرد.
به نظر من اگر یک قانون کوتاه، قوی و محکم باشــد، همین قدر کافی است.
قاضی هم بالاخره باید در این شــکایت هایی که می شود حتما این فهم و شعور را دارد که بتواند تشخیص بدهد کسی که سوءاستفاده کرده است را محکوم کند؛ نه اینکه از این تعداد زیاد مواد قانونی هر وکیلی بتواند ســال ها مسئله را بپیچاند.
این اســتاد اقتصاد دانشــگاه تهران در پایان گفت: بهتر است که تجدید نظری شــود.
بعضی مواقع قانون نباشــد بهتر از یک قانون بد است.
یک قانون بد جلوی کارها را می گیرد، دردسرهای جدید ایجاد می کند.
ببخشید که این را می گویم مملکت ما که از نظر اقتصادی نابود شــده است، دیگر نابودتــر از این نکنید.
بگذارید یک کمی مملکت شــکوفا شــود.
چرا تجار صحیح العمل باید کارشــان به دادگاه بکشد.
به نظر من خیلی دارند قضایا را پیچیده تر می کنند.
«روزنامه اقتصای امروز - 9 مهر 1403»