فرشاد عادل عضو دپارتمان مطالعات کریدورها

 

اتفاقات بزرگ از این مسیرها شروع و به این مسیرها ختم می شود.

پــس از قرن ۱۵ میلادی اکتشــافات اروپایــی هــا منجر به یافتــن راه های ارتباطی جدیدی شد که امکان اتصال این قاره با سایر نقاط جهان را از طریق مسیرهای دریایی فراهم می کرد.

 

 

 

 

مسیرهای جدید، امکان های جدیــدی را نیــز برای جهان غرب فراهم ســاخت و زمینه چین تحولات عمیقی در حوزه های مختلف برای جهان غرب شــد.

 

تنها پس از این رخداد بود که اروپا از «نقطه پایانی راه ابریشم«، تبدیل به «مبدا تحولات جهانی» شد.

 

کشف راه های دریایی علاوه بر تولید ثروت و قدرت برای کشورهای اروپایی، مسیر را برای به دست آوردن سرزمین های جدیدی هموار کرد که پس از مدت کوتاهی به «جهان تازه» مشهور شدند.

 

ایــن ســرزمین های نو، تبدیل به محوری جدید شــدند که جهان بینــی نوینــی را به خود جلــب می کردند.

 

جهان بینی نوینی که در آن تولید ثروت و توســعه در تکنولوژی اساســی ترین ارزش برای پیشرفت تلقی می شد.

 

این جهان بینی تازه، بر خلاف گذشته نه از طریق مسیرهای زمینی بین آسیا، اروپا و آفریقا، بلکه از طریق مسیرهای دریایی از غرب اروپا به آمریکا تسری یافت و زمینه ی پیدایش ابرقدرتی به نام آمریکا را در عصر معاصر فراهم کرد.

 

محور غربی به رهبری آمریکا شــکل جدیدی از توســعه و تولید ثروت را بر پایه ی تجارت دریایی به جهان عرضه کرد که تا به امروز ادامه دارد.

 

پس از خیزش اقتصادی و صنعتی قدرت های آسیایی نظیر چین و هند در ســال های اخیر، رقابت های ژئوپلتیک و ژئواکونومیک در جهان پای در عصری جدیدی نهاده است.

 

عصر جدیدی که می توان آن را یادآور عصر رونق راه های زمینی دانست که برای قرن ها منشا اصلی قدرت و ثروت در آسیا بود و با اسم رمز «راه ابریشم» رونق و آبادی را سلسله وار برای شهرهایی که در امتداد این مسیرهای تجاری زمینی بودند، از شیآن و کاشغر و سمرقند و بخارا تا مرو و ری و بغداد به ارمغان آورده بود.

 

این عصر جدید که پس از ســال ۲۰۱۳ و اعام رســمی ابتکار کمربند و راه چین برای دستیابی به بازارهای جدید در غرب به شکلی قدرتمند خود را تثبیت کرد، زمینه ساز تحرکات و اقدامات مهمی از سوی کشورهای منطقه شده است و هریک با اســتراتژی ها و ابتکارات منحصر به فرد در تلاش هســتند تا ســهم خود را از منافع سیاســی، اقتصادی و فرهنگی در »عصر کریدورها» تضمین کنند.

 

این تلاش ها منجر به رقابت گسترده ای در حوزه های تجاری، اقتصادی و زیرساختی شده است که در نهایت شکلی از توسعه بر پایه ادغام منافع اقتصادی را برای کشورهای دخیل به ارمغان خواهد داشت.

 

بدیهی است که این توسعه در حوزه های اقتصادی، بر جنبه های سیاسی و فرهنگی نیز اثرگذار خواهد بود.

 

پدید آمدن چنین شــرایطی برای ایران، به عنوان یکی از کلیدی ترین مســیرها در تاریخ مســیرهای تجارت زمینی، فرصتــی مناســب به منظور بازیابــی نقش محوری خود و تاثیــر گــذاری بر روندهای منطقه ای و بین المللی اســت.

 

اما ذکر این نکته ضروری اســت که فرصت ها همیشــگی نیستند و در نبود تدابیر لازم به منظور بهره گیری از آن ها از دســت خواهند رفت.

 

علیرغم اهمیت جغرافیایی ایران و نقش تاریخی این کشــور در ایجاد اتصال میان اقلیم های مختلــف، بــا توســعه ابزارها ، امکان نادیــده گرفتن نقش تاریخی و جغرافیایی ایران در دوره حاضر به شــکلی جدی وجود دارد و چنین رخدادی به معنای کنار رفتن ایران در ایجــاد اتصال هــای ریلی، جاده ای، دیجیتال و انرژی میان کشــورهای مختلف در جهان آینده اســت.

 

چنین رخدادی در آینــده ای نــه چندان دور ایران را تبدیل به «کشــوری نامرئــی» در منطقه خواهد کرد.

 

وجود چنین خطر بزرگی حکایت از فرصت های بزرگی دارد که در عصر کریدورها برای ایران مهیا است تا با ابتکارات و راهبردهای منحصر به فرد، به بازآفرینی نقش تاریخی و جغرافیایی خود در عصر حاضر بپردازد.

 

این امکان برای ایران بیش از هرکشــوری فراهم اســت تا با تکیه بر ســابقه تمدنی، موقعیت جغرافیایی و بهرمندی از ۱۵ همسایه، اصلی ترین برنده جنگ کریدورها در منطقه ی غرب آسیا باشد.

 

این مساله تا به امروز نادیده گرفته شده است و در غیــاب ایران، ترکیــه عهده دار ایجاد ابتکار در این روند است.

 

این کشور به ویژه پس از جنگ اوکراین تلاش دارد تا با بهره گیری از مسدود شدن مرزهای روســیه با اروپا، نقش خود را به عنوان اصلی ترین مسیر دسترسی شرق به غرب، با استفاده از کریدور میانی پر رنگ کند.

 

در کنار ترکیه کشورهای حوزه خلیج فارس نیز تلاش دارند که با توســعه روابط با چین، امکان ایجاد اتصال میان شرق آسیا با مدیترانه و شــمال آفریقا را فراهم کنند.

 

کشورهای دیگری مانند پاکســتان نیز با استفاده از شراکت راهبردی بــا چین بازیگرانی فعالــی در «جنگ کریدورها» هستند.

 

جنگ کریدورها: نبرد با ابزار ابتکار و راهبرد شــاید اطاق واژه ی جنگ بــر رقابت های اقتصادی به نظر کمی دور از واقعیت برســد.

 

اما باید اشــاره کرد که چشــم انداز منافع اقتصادی و سیاســی در زمینه کریدورهــای ریلی، جــاده ای و انرژی به اندازه ای پر رنگ هســت که کشــورها به آن به عنوان یک جنگ برای کسب بیش ترین منفعت نگاه کنند.

 

امری که حتی می تواند منجر به جنگ های نظامی شود که نمونه آن را در سال ۲۰۲۰ و در مناقشه ارمنستان و جمهوری آذربایجان شاهد بودیم.

 

علیرغم مبسوق به سابقه بودن تنش میان ارمنستان و جمهوری باکو، تحولات اخیر در قفقاز را باید در فضای جنگ کریدوری تحلیل کرد.

 

نزاعی که در آن ترکیه تلاش دارد تا با استفاده ابزاری از باکو، دسترسی مستقیم شرق به غرب را از آسیای میانه تا مدیترانه فراهم کند.

 

این استراتژی که در قالب ابتکار ترنس کاسپین منجر به تقویت کریدور میانی خواهد شــد، این فرصت را برای ترکیه فراهم خواهد کرد که تبدیل به مسیر اصلی اتصال شرق و غرب شود.

 

ابتکار کریدور میانی ترکیه: استراتژی گسترش در آسیای میانه کریدور میانی، ابتکاری است که اتصال میان ترکیه و چین را با گذر از مسیر گرجستان، آذربایجان، دریای خزر و ســپس قزاقستان یا ترکمنستان، ازبکستان و قرقیزســتان فراهم می کند.

 

بر اســاس ارزیابی بانک توسعه آسیایی دو مسیر دسترسی عمده ابتکار کریدور میانی عبارتند از راه آهن ترانس قزاقســتان که پس از تکمیل در ســال ۲۰۱۴ ، ۱۰۰۰ کیلومتر از مســیر حمل و نقل شرق به غرب در سراسر این کشور را در برگرفت؛ و راه آهن باکو - تفلیس - قارص (BTK) که در ســال ۲۰۱۷ عملیاتی شــد.

 

راه آهن BTK یا " جــاده ابریشــم آهنیــن " ، امکان حمل و نقل ریلی مستقیم میان منطقه قفقاز و ترکیه را، پس از مسدود شدن مسیر ریلی میان ارمنستان و ترکیه، در نتیجه ی درگیری ارمنســتان و جمهوری باکو در اوایل دهه ۱۹۹۰ میسر کرد.

 

اتصال این مســیر ترانزیتی بین آذربایجان و ترکیه، علاوه بر اینکه تلاشی برای کوتاه تر کردن مسیر چین به اروپا بود، ارتباط بین ترکیه و کشــورهای آســیای مرکــزی و قفقــاز جنوبی را نیز افزایش داد.

 

از دیدگاه آنکارا، کریدور میانی یک مسیر تجاری بسیار جذاب است زیرا علاوه بر ایجاد ارتباط میان ترکیه و آسیای میانه، وابستگی کشورهای آسیای میانه را به روسیه و ایران کاهش می دهد.

 

خواستگاه این ابتکار به سال ۲۰۰۹ باز می گردد و توسط فاتح جیان پیشنهاد شد.

 

هدف اصلی ترکیه برای راه اندازی ابتکار کریدور میانی، ایجاد یک مسیر ترکیبی است که موجب پیوند اروپا و آسیا شود و همکاری های منطقه ای را با کشــورهای در امتداد ترانس کاسپین افزایــش دهــد.

 

برای این منظور مســیرهای بندری مختلفی پیش بینی شده است که جابجایی محموله از مبدا به مقصد را با استفاده از چندین روش حمل و نقل و به صورت ترکیبی اما تحت یک قرارداد یا بارنامه به انجام می رســانند.

 

نمونه هایی از مزایای ترانزیت از مسیر کریدور میانی عبارتند از خدمات توقفگاه، ردیابی کارآمد حمل و نقل و به حداقل رســاندن هزینه های هماهنگی لجستیک.

 

ترکیــه قصــد دارد تا ۳۰ درصد از بارهایی که مســیر کریدور ترنس سیبری گذر می کنند را به کریدور میانی جذب کند.

 

این کشور از طریق ابتکارات دوجانبه، سه جانبــه و چند جانبــه به دنبال بهره بردن از موقعیت جغرافیایی ترکیه در قلب مثلث تجاری اروپا ، آســیا و آفریقا است.

 

علیرغم اینکه ترکیه در ابتدا برای ترغیب کشورهای آســیای میانه برای همراهی با ابتکار کریدور میانی با مشــکلاتی از جمله نفوذ روسیه روبرو بود، تبلیغات و روایت ســازی های این کشــور از قدرت سخت و نرم خود موجب شد تا پس از اعمال تحریم های غربی بر علیه روسیه، نظر کشورهای آسیای میانه به همکاری با آنکارا جلب شود.

 

این مساله موجب خلق فرصت های تازه ای برای ترکیه به منظور افزایش نفوذ در منطقه آسیای میانه خواهد شد.

 

بر همین اساس دولت آنکارا توجه ویژه ای به «خلق روایت» برتری جویانه در حوزه های مختلف فرهنگی و نظامی دارد.

 

تاکید بر هویت ترکی و در پیش گرفتن سیاســت های پان ترکیســتی و نیز اغراق و بزرگ نمایی در حوزه های نظامی با انجام مانورها و عملیات های نمایشی پر سر و صدا در قفقاز و شمال سوریه و همچنین تاکید بر قدرت توان پهپادی این کشور در جنــگ اوکراین همگی نمونه هایی از «خلق روایت» برتری جویانه ای هســتند که فرصت های تجاری و سیاسی تازه ای را برای ترکیه به همراه دارند.

 

 

«روزنامه اقتصادی روزگار - 18 دی 1401»

   تاریخ ثبت: 1401/10/17     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |