حسین جلیلی

 

مباحث تحریم، تورم، رکود مباحثی هستند که جزو چالش های اصلی صنایع محسوب می شوند که طبیعتا از نظر کارشناسان راه حل های ارائه کرده اند که متصور است.

 

 

 

 

 

 

یکی از مباحثی که در اقتصاد ما بسیار پررنگ است و بر روی صنعت تأثیر بسیار مستقیمی دارد، بهره وری است.

 

طبق گزارش سازمان بهره وری آسیایی در بازه زمانی ۱۹7۰ تا ۲۰۱۴، رشد اقتصادی چین متوسط سالیانه ۶/۸ درصد که از این موضوع ۳۶ درصد مربوط به سهم بهره وری بوده است؛ به این منظور که سهم بهره وری در رشد اقتصادی آنها ۳۶ درصد بوده است.

 

در همین بازه در هندوستان رشد متوسط سالیانه ۳/۵ درصد بوده است که سهم بهره وری از میزان رشد اقتصادی ۳۵ بوده است.

 

در زمان حال رشد اقتصادی ایران ۶/۳ درصد بوده که متاسفانه سهم بهره وری از داخل آن صفر بوده است.

 

این موضوع نشان می دهد که رشد اقتصادی ما بیشتر در این دوره و این مدت زمان طولانی به رشد عوامل تولید وابسته است به خصوص در موجودی سرمایه ثابت که اتفاق افتاده است و بهره وری سهمی در آن نداشته است؛ این نشان می دهد یکی از مسائلی که باید بسیار در چالش های صنعت و توسعه صنایع تمرکز نماییم، بهره وری است.

 

یکی از چالش هایی که صنایع دارند بحث کیفیت است و این موضوع می تواند باعث رقابت ما در بازار داخلی و مهمتر از آن در بازارهای خارجی هم تحت تأثیر قرار دهد و بحثی است که در سالهای اخیر توان رقابتی بالایی از نظر بحث کیفیت نداشته ایم.

 

عوامل مختلفی در کیفیت به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیر گذار است.

 

یکی از مباحث پررنگی که وجود دارد عدم وجود استاندارد های کیفی که متناسب با نیاز صنعت و شرایط موجود صنایع است.

در برخی از صنایع یک چهارچوب مشخصی برای واردات اقلامی که از نظر کیفی تکالیفشان کامل روشن است ما یک مجوز های خاصی را برای گرفتن واردات به منظور استاندارد و مسائل دیگر را داریم؛ اما در تولید داخل به دلایل مختلف موضوع مقفول مانده است.

 

در خصوص استاندارد حتی اگر آنرا داشته باشیم به دلیل عدم تناسب آن به دلایل مختلف ناموفق هستیم.

 

واقعیت این است که سازمان استاندارد نقش درست را ایفا نمیکند زیرا آیتم ها و کیپی هایی که در اختیار دارند و انجام می دهند، آیتم هایی نیستند که با آن صنعت و شرایط و زیر ساخت های موجود در صنعت تداخل داشته باشد و تناسب ندارد.

 

چالش بعدی که وجود دارد، زیر ساخت های صنعت است.زیر ساخت های صنعتی ما فرسودگی کامل را دارند زیرا عدم استفاده از تکنولوژی ها و امکانات صنعتی روز دنیا برگرفته از تحریم ها باعث این مشکل شده است.

 

بحث مهم و اصلی که وجود دارد عدم استفاده از مباحث فناوری و هوشمند سازی دخالت های نیروی انسانی در فرآیند های تولید است.عدم وجود کنترل کیفیت و عدم وجود نیروی انسانی با کیفیت در این صنعت و مواد اولیه نامرغوب که تأثیر فوق العاده ای دارد و دلایل دیگر است.

 

عدم وجود نیروی انسانی، بخشی از آن به طراحی های نامناسبی که در صنایع وجود دارد مربوط است.

 

دلیل عدم وجود برخی از دانش های بنیادین در حوزه یک صنعت خاص، طراحی هایی صورت گرفته که تأثیر زیادی در کیفیت خروجی محصولات دارد که باعث چالش های زیادی بر عوامل مختلف تولید می شود و کیفیت کاهش پیدا می کند و موضوع رقابتی را چالش برانگیز می کند.

 

صرف ارائه راهکار کافی نیست زیرا سوابق نشان می دهند که سالهاست کارشناسان در این حوزه صحبت هایی در رابطه با چالش های صنعت نموده اند و نشان می دهد که کماکان با تمام مسائلی که در گذشته و در وضعیت فعلی داشته و داریم، روبرو هستیم.

 

راهکار حل موانع موانعی وجود دارد که مانع تحقق راهکارها و اهدافی بابت رفع این مسئله می شود.

 

این موضوع در دو بخش تفکیک می شود؛ بخشی از این مسئله این است که زمانی که موانعی از این جنس فراهم است که انگیزه ی صنایع برای رفع مسائل خود، وجود خارجی ندارد که واقعیت این است که باید انگیزه ای برای آنها باشد که این تغییر و تحول در صنعت برای آنها فراهم شود.

 

زمانی که انگیزه و مشوق های لازم وجود نداشته باشد، صنعت از این تحولات استقبال نخواهد کرد.

 

آیا اراده ای برای این مسئله وجود دارد؟ در حوزه بالادستی و مباحث حاکمیتی، دولت نقش پررنگی دارد.

 

اصولا باید دولت یا حاکمیت نقش بهبود فرآیند تولید را داشته باشد، تسهیلات صادرات را ایجاد کند و یا به عبارت دیگر زمینه هایی ایجاد کند تا مشوق انگیزه های لازم باشد که این زمینه ها باید در زمینه بازدارندگی و مشوق عمل کنند.

 

دولت وظیفه دارد زمینه های تولید را افزایش دهد اما به نظر می رسد برای دولت جذابیتی در بخش اولیه وجود ندارد.

 

به عنوان مثال در صنعت محیط زیست، آیا صنایع ما به صورت مستقیم و زیادی به تخریب محیط زیست دارند مخصوصا در صنایع خاص و صنایع معدن، تا چه اندازه این مشوق ها عمل می کنند؟ به عبارتی دیگر یک سری موانعی وجود دارد که صنایع ما بازدارنده هستند که به سمت تحول روند و بتوانند کیفیت محصول را افزایش دهند و یا از تکنولوژی خاصی دیگر استفاده نمایند.

 

مشوق های عجیب و غریبی است که ما به صنایع می دهیم و به نقطه ای می رسد که به عنوان مثال اروپا اعلام می کند از سال ۲۰۲۵ واردات فولاد و بحث کربنات صفر می شود و متوجه می شویم که بازار را از دست داده ایم و زمانی که این اتفاق می افتد بر روی کیفیت و تنوع محصول اثر می گذارد و در آخر بازار جهانی را از دست می دهیم.

 

از طرفی دیگر انحصارات داخلی، انگیزه لازم را برای صنعت ایجاد نمی کند زیرا زمانی که اوضاع بازار داخلی خوب باشد دیگر نیازی به بازارهای خارجی نیست و انگیزه لازم به وجود می آید اما متاسفانه شاهد هستیم که این موضوع در کشور ما وجود ندارد.

 

تجارب جهانی مطالعات جهانی و تجارب جهانی نشان می دهند که فناوری های نوین تأثیر بسیار مستقیم و غیرمستقیمی دارد اما بزرگترین مانع یا چالشی که در کشور ما وجود دارد، مباحث نیروی انسانی است.

 

نیروی انسانی از چند منظر قابل بحث است؛ یکی از اینها مقاومت هایی است که در سازمان ها برای حرکت به سمت های تکنولوژی دارند ولیکن چگونه می توان با این موضوع کنار آمد؟ سابقه نشان می دهد این مدل تغییر، باعث تغییر در طرح شغل است نه اینکه فرصت های شغلی را کم می کند بلکه در مواقعی باعث افزایش شغل هم می شود.

 

بحث دیگر هم در رابطه با مهارت ها است؛عملا مهارت ها باعث ساختار صنعت ها می شوند و دلیل این موضوع هم ارتباط بین دانشگاه و صنعت است.

 

در سالهای گذشته در معاونت های پژوهشی دانشکده بخشی به نام ارتباط صنعت با دانشگاه که هیچوقت اثربخشی کاملی را نداشته است و در حد شعار باقی مانده است.

 

تا زمانی که نتوانیم به طریقه درست استعداد های خود را متناسب با نیاز کشور پرورش ندهیم، به هیچ عنوان نمی توانیم این مسئله را حل کنیم.

 

این موضوع به صورت دو طرفه است از سمتی صنعت هنوز فعالیت های خود را به سمت دانشگاه نبرده و نیاز های خود را فراهم نمی کند و از طرفی دیگر دانشگاه نیاز های اصلی صنایع را نمی دانند و همین موضوع باعث این پل ارتباطی که سالها بوده است به همین شکل رو به جلو رود.

 

از طرفی دیگر تربیت متخصصی که در دانشگاه اتفاق می افتد متناسب با نیاز صنعت نیست.

 

بحثی دیگری که وجود دارد عدم کیفیت موجود است که از نداشتن دانش نوین است و حتی اگر این فناوری را دارا باشیم انگیزه لازم وجود ندارد که کیفیت را افزایش دهیم.

 

در فرآیند تولید بیشترین نقش را عوامل انسانی دارند و در نتیجه این موضوع دقت، کیفیت و خدمات را کاهش می دهد.

 

 

«روزنامه اقتصاد پویا - 18 مرداد 1402»

   تاریخ ثبت: 1402/05/18     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |