ابوالفضل شادمان

 

بازار، مکان و یا موقعیتی اســت که در آن، خریداران و فروشــندگان، کالاها، خدمات و منابع را خرید و فروش می کنند.

 

 

 

 

 

 

برای هر کالا، خدمت یا منبعی که در اقتصاد خرید و فروش می شــود، بازاری وجود دارد.

 

از دیدگاه بازاریابی، مجموعه خریداران، بازار را تشــکیل می دهند.

 

در عین حال، کلمه بازار بعضا به مجموعه هایی غیر از مشتریان یا خریداران نیز اطلاق می شــود مانند بازار نیروی کار یا بازار رای.

بازار به رقابت کامل، رقابت ناقص و انحصاری تقسیم می شود.

 

از موارد شکست های بازار می توان به نابرابری توزیعی، انحصار، کالاهای عمومی، توسعه نیافتگی، ناقصی های بازار و غیره اشاره کرد.

 

در علم اقتصاد مفهوم بازار به تمام فروشندگان و خریدارانی که کالا و خدمات خاصی را مبادله می کنند گفته می شود که البته تعریفی علمی است و با مفهوم بازاریانی که همیشه در اقتصاد ایران نقش پررنگی را بازی کرده اند تفاوت دارد.

 

در این مفهوم بازاری ها عمده فروشانی هستند که از توان مالی فراوانی برخوردار بوده و توانسته اند به واســطه این توان مالی روی اقتصاد کشــور تأثیرگذار باشند.

 

پیش از انقلاب عده ای از این بازاری ها که واردکننده کالا بوده و یا نماینده شرکت های خارجی در کشور بودند به تولیدکنندگانی تبدیل شــدند که حرکت عملی صنعتی شدن بخش خصوصی در ایران را پایه گذاری کردند.

 

همچون دهه 30 که به واسطه پول هایی که از طریق واسطه گری و فروش کالا به دست آمده بود برخی بازاریان به تولیدکننده تبدیل شدند و شرکت هایی همچون ایران ناسیونال ایجاد شد.

 

در آن سال ها بود که پایه صنعت بخش خصوصی بنا گذاشته شد چرا که تا پیش از آن صنعت در کشور دولتی بود و صنایع به مفهومی که در حال حاضر دیده می شود وجود نداشت.

 

در آن سال ها ماشین سازی نداشتیم و حتی کارخانه تولیدی کفش نیز در کشور وجود نداشت بلکه تنها حجره هایی وجود داشت که کفش می دوختند.

 

بنابراین با حضور برخی از بازاریان در بخش تولید پایه صنعت بخش خصوصی در کشور گذاشته شد.

 

اما بازاری که در ابتدای مطلب تعریف آن آمده است بازاری سنتی است و افرادی که در آن فعالیت می کنند عمده فروشانی هستند که تنها در بخش توزیع کالا فعالیت کرده و نقش واسطه دارند.

 

امکان دارد که در یک اقتصاد بازار دولت در اقتصاد دخالت داشته باشد.

 

تفاوت اصلی اقتصادهای بازار و اقتصادهای با برنامه در میزان تأثیر دولت نیست، بلکه در این است که آیا این تأثیر برای ممانعت اجباری از تصمیم بخش خصوصی به کار می رود یا نه.در یک اقتصاد بازار، اگر دولت به فولاد بیشتری نیاز داشته باشد، مالیات ها را جمع آوری کرده و فولاد را به قیمت بازار خریداری می کند.

 

در یک اقتصاد با برنامه، دولتی که فولاد بیشتری می خواهد، دستور تولید آن را صادر می کند و قیمت آن را خود تعیین می نماید.

 

اقتصادی که در آن هم برنامه ریزی مرکزی و هم راهکارهای تولید و توزیع بازار وجود دارد، اقتصاد مختلط نامیده می شود.

 

اقتصاد بازار سوسیال آلمان یکی از اقتصادهای مختلط با عملکرد خوب است و اقتصاد دانان خرد معتقدند که در مقایسه با اقتصادهای سوسیال تر دیگر مانند انگلستان، این اقتصاد در مدت زیادی از قرن بیستم قیمت های آزاد بیشتری داشت.

 

نقش مناسب دولت در یک اقتصاد بازار همچنان بحث انگیز باقی مانده است.

 

اغلب حامیان اقتصاد بازار معتقدند که دولت در تعریف و اعمال قوانین اصلی بازار نقش مشروع دارد.

 

پاسخ به سؤال درباره میزان قدرت دولت در هدایت اقتصاد و رسیدگی به نا برابری های ناشی از بازار، بحث برانگیزتر است.

 

مثال درباره مسائلی مانند تعرفه های حمایتی، کنترل فدرال نرخ بهره و برنامه های رفاهی اتفاق نظر وجود دارد.میلتون فریدمن و بسیاری از اقتصاد دانان خرد معتقدند که دخالت بیش از حد دولت و قوانین می تواند باعث اختلال یا توقف انتقال اطلاعات لازم جهت فعالیت بازار گردد؛ به نظر او عوامل بیرونی بسیار جدی دولت می تواند منجر به تورم، کاهش نقدینگی، رکود و بحران اقتصادی گردد.

 

میلتون فریدمن عقیده دارد که بحران بزرگ ناشی از عوامل بیرونی بود که توسط دولت ایجاد شده بودند و در نتیجه دولت مسئول علل بحران بزرگ است.

 

 

«روزنامه اقتصادی امروز - 19 اسفند 1402»

   تاریخ ثبت: 1402/12/19     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |