اعتقاد امروزه این است که قدرت جهان از آن کسانی است که قدرت علمی، نوآوری و دسترسی به امکانات و اطلاعات دارند و صف آرایی در نظام نوین جهانی نه بر اساس تعداد سرباز، توپ و حتی سلاح های اســتراتژیک، بلکه بر جسب نیروهای علمی و تخصصی، محققان و پژوهشگران تعیین می گردد.

 

 

 

 

 

باید بپذیریم که با از دست دادن چنین نیرو های نخبه و پیوستن آن ها به صفوف دیگر کشورها به تقویت دشمن کمک کرده ایم و با مهاجرت و انتقال چنین نیروهایی، یک ستون از عمارت امنیت ملی برداشته شده و حداقل یک آجر به مصالح بنای قدرت کشور مهاجر پذیر اضافه می گردد.

 

پس یکی از رهیافت های افزایش ثروت و توسعه و مقاوم سازی اقتصاد کشور، سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و متعاقب آن انباشت سرمایه انسانی در کشور است.

 

در اقتصاد دانش بنیان، توسعه و رفاه یک کشور در گرو دانش و سرمایه انسانی آن کشور است.

 

در چنین اقتصادی درآمد سرانه حاصل محتوای فکر و اندیشه نیروی انسانی آن کشور بوده و فقدان آن بزرگترین سد و مانع رشد اقتصادی است.

 

وجود تعامل مستمر و دو طرفه بین نخبگان علمی و سیاست گذاران، امری ضروری است؛ این درحالی است که در کشور ما این رابطه بسیار ضعیف بوده و معمولا سیاستگذاران مستقل از نظرات نخبگان و پژوهشگران، مبادرت به تعیین سیاستها و اولویت ها می نمایند.

 

به منظور تحقق اقتصاد مقاومتی و نقش آفرینی نخبگان در آن، ضروری است ساختاری برای این مهم با حمایت نهادهای زیربط از تشکیل اتاق های فکر و سیاستگذاری ایجاد گردد.

 

شرکت های دانش بنیان و نخبگان، خواهان ایجاد بسترهای مناسب در محیط کسب و کار کشور برای فعالیت خود هستند، اینان می گویند که روند اقتصادی کشور به گونه ای است که نمی توان ایده ها را عملیاتی کرد.

 

آنهایی هم که ایده هایشان به سرانجام رسیده است، شانس آوردند. اما برخی ها شانس را به عملیاتی شدن ایده ها پیوند نمی زنند و می گویند که اگر طرح و ایده ای خوب باشد و البته نیاز جامعه می توان با کمک معاونت علمی ریاست جمهوری آن را به سرانجام رساند.

 

آنگونه که با حوزه های مختلف صحبت کردیم، به این نتیجه رسیدیم که نخبه گرایی راهبرد اقتصاد دانش بنیان است.

 

بدین جهت زمانی می توان شــرکت های دانش بنیان و پویا در کشور داشت که نخبگان را جذب و ایده های خاص آنها را به سمت تجاری سازی ببریم. این امر ضمن کمک به افزایش نرخ اشتغال می تواند از خروج ارز جلوگیری کند.

 

اقتصاد ایران زمانی می تواند به مجموعه های دانش بنیان تکیه کند که در تمام حوزه ها فعالیت آن گسترده شود و در بخش های اقتصاد ریشــه داشته باشد.

 

درست است که در زمینه علوم پزشکی، صنعت، کشاورزی و نفت پیشــرفت های خوبی حاصل شده است اما در زمینه مدیریت اقتصاد، حقوق و مسائل اجتماعی جای خالی ایده نخبگان و شرکت های دانش بنیان دیده می شود.

 

 

۲۵۰۰ نخبه ایرانی از ۲۰۰ دانشگاه برتر دنیا

 

جذب دانشگاه های داخل شدند دیروز قائم مقام رییس بنیاد ملی نخبگان از جذب ۲۵۰۰ نفر از نخبگان و متخصصان ایرانی شاغل در دانشگاه های برتر دنیا خبر داد و گفت: این افراد در ایران یا عضو هیات علمی دانشگاه ها شدند یا شرکت دانش بنیان راه اندازی کردند.

 

بازگشــت دانش آموختگان و دانشجویان بین المللی در داخل کشور و همچنین نرخ بازگشت متخصصان ایرانی به طور حتم منجر به ارتقای شاخص های نوآورانه و ارتقای وضعیت کشور در شاخص گردش نخبگانی می شود.

 

با برنامه های معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بنیاد ملی نخبگان در قالب همکاری و جذب متخصصان ایرانی غیر مقیم، ظرفیت بازگشت مهاجران ایرانی به کشور افزایش یافته و روند همکاری در مراکز پژوهشی، شرکت های دانش بنیان و فناور تسریع شده است.

 

این درحالی است که از سوی دیگر بازگشت نخبگان نیازمند ارایه آمارهای دقیقی از مهاجرت های بازگشتی به منظور تحلیل و حمایت نهادهای اثرگذار در شناخت وضعیت موجود و چگونگی جذب دانشجویان و پژوهشگران در کشور است.

 

 

ناصر باقری مقدم قائم مقام رییس بنیاد ملی نخبگان در این خصوص تاکید کرد: این بنیاد برنامه های خود را در عمل به ســمت به کارگیری و جذب نخبگان تنظیم کرده اســت، به طوری که از نخبگان ایرانی مقیم خارج از کشــور از طریق سامانه ای با نام آی کانکت«(سامانه درخواست متخصصان و کارآفرینان غیرایرانی) که حدود ۱۰هزار درخواســت در آن ثبت شــده بود، تاکنــون حدود ۲ هــزار و ۵۰۰ نفر از متخصصان ۲۰۰ دانشگاه برتر دنیا را در کشور جذب کرد که این افراد یا عضو هیات علمی دانشگاه ها شدند یا شرکت دانش بنیان در کشــور ایجاد کردند.

 

وی با بیان اینکه در مقوله جذب نخبگان تنها مساله جذب صرف هدف بنیاد ملی نخبگان نیست بلکه جذب موثر جزء ِ اهداف اصلی است، یادآور شد: نکته بسیار مهم این است که متخصصان و نخبگان باید به فعالیت نخبگانی بپردازند.

 

قائم مقام رییس بنیاد ملی نخبگان همچنین اظهار داشت: اگر نخبه ای در یک دستگاه دولتی یا سایر بخش ها از جمله بخش صنعت مشغول به فعالیت است باید فعالیت های نخبگانی داشته باشد و این فعالیت باید بیشتر از جنس فعالیت های تحقیقاتی، فناورانه و نوآورانه باشد.

 

باقری مقدم افزود: این اموری است که باعث می شود آن دستگاه، وزارتخانه یا صنعت جذب صرف هدف بنیاد بنیاد ملی نخبگان نیست بلکه جذب ِ ارتقا پیدا کند بنابراین اصولا ً موثر جزء اهداف اصلی است، چراکه این اقدام سبب می شود نخبه در جایگاه خود قرار گیرد و نگهداشت لازم از این سرمایه انسانی ارزشمند انجام پذیرد.

 

وی تصریح کرد: در خصوص قرار گرفتن نخبگان در جایگاه خود و حفظ و نگهداشت این نیروی انسانی ارزشمند کارگروه مشترکی با سازمان اداری استخدامی و سازمان برنامه و بودجه تشکیل شده است.

 

قائم مقام رییس بنیاد ملی نخبگان همچنین در ادامه به نقش نخبگان و استعدادهای برتر در تحقق شعار سال و تاکیدات رهبر معظم انقلاب بر لزوم گسترش اقتصاد دانش بنیان اشاره و خاطرنشان کرد: برای رسیدن به قله های علم و دانش و توسعه زیرساخت های دانش بنیان در کشور و همچنین ایجاد بستر مناسب برای اثرگذاری نخبگان که رکن اصلی این مهم را تشــکیل می دهند، لازم اســت از رویه های توجه صرف به سوابق آموزشی و پژوهشی در شناسایی اجتماعات نخبگانی عبور کرده و به سمت ایجاد بستر مناسب و طراحی و اجرایی سازی برنامه های توانمندسازی منطبق با نیاز اساسی کشور در مسایل مختلف حرکت کنیم تا زمینه حضور موثر نخبگان و مستعدان برتر در شرکت های دانش بنیان و سایر حوزه های شناسایی و فراهم شود.

 

 

راهکار نقش آفرینی نخبگان در سیاستگذاری های فناوری کشور

 

سیاست گذاران توسعه صنعتی و اقتصادی، همواره با مسائل پیچیده ای مواجه هستند؛ نقش برجسته فناوری در توسعه جوامع از یک سو و پیچیدگی ها و عدم قطعیت های فراوان درباره آثار و تبعات آن از ســوی دیگر باعث شده است تا سیاستگذاران در فضایی پر از ریسک، اقدام به تصمیم گیری نمایند.

 

برای مثال، چالش های زیست محیطی از قبیل آلودگی آب و هوا که ناشــی از صنعتی شــدن کشورها است، یک بیم و امید در فضای ذهنی سیاست گذاران برای توسعه صنعتی ایجاد می کند.

 

یکی از عواملی که به پیچیده تر شدن فضای تصمیم گیری سیاست گذاران دامن می زند، وجود تعارضات بین ارزش های نخبگان علمی با سیاست گذاران صنعتی است؛ به طوریکه توســعه دهندگان فناوری و دانشمندان، غالبا به نتایج اجتماعی فناوری های خود توجه نمی کنند، در حالی که عموم مردم متمایل به کسب آگاهی درباره میزان مناسب بودن فناوری های جدید هستند.

 

بنا براین یکی از اقدامات موثر جهت کاهش اثرات منفی فناوری ها در آینده، استفاده از توانمندی نخبگان علمی و دانشگاهی است تا با ورود به موقع و ارائه مشاوره های راهگشا، به خصوص در مورد فناوری های جدید و نوظهور، در کاهش آثار منفی سیاستگذاری ها و فناوری های جدید، نقش آفرینی نمایند.

 

بر این اساس، خروجی فعالیت های نخبگان می بایست گزارش ها و تحلیل هایی باشد که دانش سیاستگذاران را درباره نحوه توسعه فناوری، ریسک ها، فرصت ها، نتایج مورد انتظار و نتایج ناخواسته افزایش دهد.

 

البته اگرچه دانش بدست آمده از ارزیابی های نخبگان علمی می تواند به عنوان ورودی به فرایند سیاستگذاری محسوب شود، اما تضمینی مبنی بر اجرای تمام ملاحظات مطرح شده ناشی از این گزارش ها نیست.

 

دلیل این مسئله آن است که نخبگان در تحلیل آثار فناوری های مختلف، اقدام به تعیین حدود و ثغور مسائل علمی، تحلیل ریسک، ارائه گزینه های مختلف سیاستی، احتمالات وقوع هر گزینه و آثار احتمالی آن ها می کنند و از سیاست گذاران انتظار دارند که با ابزارهای سیاستی خود، برای اجرای آن گزینه ها جامعه عمل بپوشانند؛ در حالی که سیاست گذاران به دنبال یافتن پاسخ های مشخص و شفاف برای ایجاد سهولت در تصمیم گیری هستند.

 

برای غلبه بر چالش های فوق الذکر، تجربه کشورهای پیشرفته نشان می دهد که برقراری ارتباطات مستمر میان نخبگان با سیاستگذاران، ضروری است.

 

در نتیجه ی این ارتباط مستمر، مشاوره های نخبگان درباره آثار توسعه فناوری های جدید و نوظهور باعث کاهش عدم قطعیت ها و افزایش شفافیت در تصمیم های سیاست گذاران خواهد شد.

 

همچنین، بیان دیدگاه های اجتماعی و اقتصادی و اجرایی توســط سیاست گذاران به نخبگان، در بلوغ نظرات ایشــان تاثیر ویژه ای خواهد داشت.

 

به این منظور برای نقش آفرینی نخبگان در تحقق اقتصاد مقاومتی و توسعه فناوری، ضروری است نهادهای زیربط از تشکیل اتاق های فکر و سیاستگذاری و برقراری ارتباط آن با سیاستگذاران و مجریان حمایت نموده و این ساختار را برای تحقق این مهم فراهم نمایند.

 

 

نقش نخبگان در اقتصاد مقاومتی

 

در میان سرمایه های انسانی قشر تحصیل کرده و نخبه اعم از اساتید و دانشجویان و سایر محققان نقش پررنگ تری دارند و تأثیرگذاری آنان بیشتر است.

 

بنا بر این بایستی تلاش کرد که اقتصاد مقاومتی در میان نخبگان به گفتمان عمومی و مطالبه جمعی تبدیل شود.

 

نقش نخبگان را در حوزه اقتصاد مقاومتی به سه عرصه می توان دسته بندی کرد:

 

۱ -عرصه مطالبه گری بدین معنی اســت که نخبگان به عنوان حلقه واســط بین مسؤولین و مردم وظایف مسؤولان را به آنان یادآوری کرده و به طور مستمر پیگیر تحقق آن باشند.

 

در اینجا نقش احزاب سیاسی به دلیل فقدان آنها در کشور بر عهده نخبگان است تا وظایف مردم را به آنان گوشزد نمایند و به عنوان گروه مرجع بر رفتارهای سیاسی و اقتصادی جامعه تاثیر بگذارند.

 

۲ -عرصه فرهنگ ســازی: عرصه فرهنگ سازی بیشتر ناظر به تلاش برای تغییر نگرش و رفتار بدنه عمومی جامعه است از جمله اصلاح الگوی مصرف و مبارزه با تجمل گرایی و مصرف کالای داخلی.

 

۳- عرصه اقدام مستقیم: در این عرصه نخبگان به مشارکت فعالانه بر پیشرفت علمی، ارائه راه حل برای مسائل اقتصادی کشور، کارآفرینی، اردوهای جهادی، مسؤولیت پذیری و وجدان کاری اقدام می نمایند.

 

در مجموع رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به جهاد عامل، سرمایه، نیروی انسانی، مواد خام و دانش و فن وابسته است.

 

مطابق با بند ششم سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی، دولت می بایست تدابیر لازم برای افزایش سهم داخلی سازی در کالاها و خدمات اساسی را به شرح زیر اتخاذ نماید: ” افزایش تولید داخلی نهاده ها و کالاهای اساسی(بویژه در اقلام وارداتی)، و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص.“

 

یکی از روش های اجرای سیاست فوق، مشارکت دادن نخبگان در صنایع راهبردی کشور می باشد؛ بدین ترتیب که پس از شناسایی حوزه های راهبردی صنعت که در زمان تحریم بیشترین ضربه را به کشور وارد کردند، مبادرت به شناسایی دانش و فناوری های کلیدی در آن جهت انتقال به کشور شود؛ از جمله می توان به فناوری های تولید کاتالیست در صنعت نفت و پتروشیمی اشاره کرد.

 

برای استفاده از توانمندی های نخبگان در این زمینه، می بایست دقت شود که نخبگان جوان به دلایل شخصیتی از قبیل هوش بالا و تسلط سریع بر روی حوزه های فعالیتی و کنجکاوی و علاقه مندی به افزایش تجربیات خود، تمایل کمتری به استخدام دائمی در نهادهای صنعتی داشــته و بیشتر مایلند تا در قالب مشاور، اقدام به نقش آفرینی در انتقال دانش و فناوری نمایند.

 

بنا بر این ایشان می توانند در قالب های زیر، مبادرت به این تاثیرگذاری در صنعت نمایند: تجویز و انتقال مستقیم دانش و تخصص به صورت یک طرفه از نخبه به صنعتگر برای حل مسائل صنعت(سنتی ترین مدل همکاری) تبادل دوجانبه دانش و مکتوبات علمی با صنعتگران برای حل مسائل صنعت ایفای نقش به عنوان نقطه برقراری ارتباط بین شبکه ای از متخصصان و نخبگان با صنعت و معرفی متخصصان مختلف برای حل مسائل گوناگون صنعتگران کمک به صنعتگران در شناسایی مسائل ایشان و اولویت بندی آن ها.

 

 

برنامه ریزی فرهنگی و اقتصادی

 

جابجایی نیروی انسانی، برخلاف منابع و کالاهای دیگر به دلیل نبود رقابت کامل در بازار جهانی، برتری برخی کشور ها و اهمیت بیشتر نیروی انسانی کارآمد نسبت به کالاهای سرمایه ای در روند توسعه، یک فاجعه برای کشور مبدا به حساب می آید.

 

طبق آنچه بیان شد یکی از رهیافت های مقاوم سازی اقتصاد و جلوگیری از نفوذپذیری آن، انباشت نیروی انسانی متخصص در کشور است. بدین منظور نیازمند دو دسته برنامه ریزی هستیم:

 

1- برنامه ریزی اقتصادی،

2- برنامه ریزی فرهنگی،

 

در برنامه ریزی اقتصادی باید زیربناهای اقتصادی کشور برای پرکردن شکاف فناوری توسط نیروی انسانی ایجاد شود.

 

بدین منظور می توان به تدابیر زیر اشاره کرد:

 

-  ایجاد سازمان ها و مؤسساتی برای شناسایی افراد نخبه، رفع دغدغه ها و مسائل مبتلا به آنان و استفاده بهینه از توان تخصصی و علمی آنان در مراکز دانش بنیان،

 

- ارتقای سطح دستمزد ها و یکسان سازی درآمد صاحبان مدارج علمی بالا از طربق اجرای نظام هماهنگ حقوق بین متخصصان، دانشمندان و پژوهشگران

 

-  اصلاح نظام آموزش عالی

 

 - استفاده از تجربه سایر کشورها در بازگرداندن نخبگان به زادگاه خود با بسترسازی های مناسب اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی استفاده از نخبگانی که به علت منافع فردی و حرفه ای خود، علاقه ای به بازگشت به وطن خود ندارند ولی به توسعه و پیشرفت آن بی تفاوت نیستند.

 

 

لذا می توان بدون حضور فیزیکی این نخبگان از تجربیات علمی آنان به اشکال مختلف در کشور استفاده کرد.

 

در برنامه ریزی فرهنگی باید به سمتی پیش رفت که نخبگان احساس مازاد بودن در کشور را نداشته باشند و مهارت خود را متناسب با نیاز جامعه بدانند تا با تفکر و نوآوری همراه با اعتماد به نفس در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی و ناملایمات پیش رو، جهادی عمل کنند و کشور را به سمت پیشرفت و توسعه رهنمون سازند.

 

این در صورتی قابل اجراســت که با تکیه بر فرهنگ اسلامی- ایرانی خود، به تقویت درونی اقتصاد بپردازیم تا با توانمندسازی خود برای رفع نیاز های جامعه دست به دامن دیگر کشورها نشویم و زمینه ساز نفوذپذیری کشور را از بین برد.

 

«روزنامه اقتصادی امروز - 23 فروردین 1401»

   تاریخ ثبت: 1401/01/23     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |